در بعد از ظهر یک تابستان خدمت آیت الله بهجت رسیدم چون مدتها قبل این مباحث را شنیده بودم و از این جهت که سالها در نزدیکی منزل ایشان به سر می بردم، با ایشان آشنایی داشتم. این توفیق را داشتم که انفاس قدسی ایشان را درک کنم، رفتیم در منزل ایشان باز بود، وارد شدم، دیدم که در ایوان خانهای کوچک که اتاقی محقر داشتند و این روح بزرگ و این مرد عظیم در آن اتاق پذیرای میهمانهای خود میشدند ایستاده بودند، همان بالا سر پلهها مقابل ایشان رسیدم و گفتم آقا یک سئوال دارم؛ فرمود چه سئوالی؟ گفتم: پیشگوییهایی از شما نقل میکنند؟ فرمود چه پیشگوییهایی؟ عرض کردم که شما میگویید ظهور آقا امام زمان نزدیک است. تا این را گفتم ایشان فرمودند بسیار نزدیک است، بسیار نزدیک است. گفتم خیلی از علائم رخ نداده است. فرمود برای خداوند سبحان هیچ کاری ندارد که این علائم را یک شب جمع بکند، شاید تقدیر الهی بر این باشد. من انتظار نداشتم که ایشان به این صراحت جواب بدهند، هم من یک حس عجیبی پیدا کردم و هم دیدم ایشان آمد روی یک پله نشست، دست مبارکشان را زیر چانه گذاشتند و تسبیح در دستشان، فرمودند مگر می شود کسی منتظر آمدن محبوبش باشد و از شنیدن خبرش ناراحت شود، مگر میشود کسی مشتاق محبوبش نباشد، این فضای عشق برای منتظر خیلی مهم است، در شکل گیری انتظار این عشق و محبت خیلی اثرگذار است.
این قدر این صحبتها برای من مهم و بشارت آمیز بود که تحملش برای من بار سنگینی بود، دیدم ایشان رفت در یک خلسه معنوی همین جمله را با خودشان تکرار میکردند، تا من از خانه خارج شدم، بزرگان دیگری این بشارتها را داده بودند. در یک سفری که در خدمت شهید شوشتری بودم، در قرارگاه حمزه سید الشهدا فرماندهان سپاه آذربایجان غربی، فرمانده محترم ولی فقیه در استان، ائمه جماعات محترم استان حضور داشتند. یک سخنرانی در مورد امام خمینی داشتم. بعد از سخنرانی یکی از ائمه محترم جماعات مساجد سلماس آمد و گفت به همین مناسبتی که شما این مسائل را مطرح کردید، این را می گویم که اول انقلاب در میدان شهدا دیدم علامه طباطبایی(ره) قدمزنان در حال رفتن به خانه امام بودند. خودم را به ایشان رساندم، سئوال کردم این انقلاب را چطور میبینید، ایشان یک لحظه تأملی کردند و سر مبارک خود را بالا آوردند و فرمودند این انقلاب متصل میشود به ظهور آقا امام زمان.
این جمله که از آیتالله اراکی نقل کرده بودم، این بود که فرموده بودند اولین ملتی که به قدرت مافوق بشری امام زمان پی میبرد، ملت آمریکاست. این چه نکتهی عجیبی است نمی دانم. شاید ما الآن آن را نتوانیم هضم نکنیم.
مطلب دیگری که نقل کرده بودم این بود که سال 1375 جلسهای برای ما گذاشتند که قرار بود من در دفتر نمایندگی سپاه آنجا سخنرانی کنم. موضوع سخنرانی را شخصیت مقام معظم رهبری و مجموعه بشارتهایی را که پیشاپیش در زمان مقام معظم رهبری و رهبری ایشان داده شده بود، گذاشتم و بخشی از آن را ارئه کردم. بعد از اتمام جلسه یکی از روحانیون جلسه پیش من آمدند و در مورد برخوردی که با یکی از علما داشتند، با من صحبت کرد. گفت سال 1350 من در روستای کلیشاند نزدیک اهواز بودم. یک روحانی آنجا آمده بود و در شبی برای بزرگها و شیوخ روستا صحبت میکرد. من هم 12 سالم بود در آن زمان رفتم کنار این جمع ایستادم. به جمع گفتند میخواهید از آینده اخباری به شما بدهم؛ اولین باری بود که من نوجوان 12 ساله نام امام را میشنیدم. گفت که این آقای خمینی که تبعید است برمیگردد و پهلوی را سرنگون میکند. بعد از آن حکومت اسلامی برپا میکند، اندکی بعد از آن عراق به ایران حمله میکند و تا نزدیک شما میآید. بعد از آن این سید بزرگوار فوت میکند و بعد از ایشان سید دیگری میآید که آمدن آن سید، آغاز ظهور امام زمان است؛ یک نکته دقیق دارد که آن را عرض خواهم کرد. سال 75 بود که ایشان این مباحث را مطرح کردند، دو سال بعد از رأی آوردن آقای خاتمی ایشان در یک جلسهای مرا دید و صدا کرد که فلانی کارت دارم، حرفهای سال گذشته را یادت میآید؟ اخیراً رفته بودم در محلی اطراف بروجن که بستگان ما بودند به آنها سری بزنم یکی از پیرمردهای فامیل که 90 سال سن داشت، صحبت پیش آمد الکلام یجر الکلام بحث رسید به همان چیزهایی که پارسال گفته بودم و آن پیرمرد به من گفت که من این چیزها را از قبل شنیده بودم، گفتم تو کی شنیدی؟ گفت خیلی زمان گذشته است؛ سال 1320. آن چیزهایی را که میدانستم، اضافاتی هم داشت؛ گفت سید دوم می آید آغاز آمدنش آغاز ظهور امام زمان است، صدارتش طولانی تر از سید اولی است ولی در زمان ایشان فتنههای بزرگ و متعددی رخ میدهد که با اقتدار به همه غلبه میکند و پرچم را تحویل امام زمان علیهالسلام میدهد.
اینها را که شنیدم در فتنههای دوم خرداد و آخرین آن که همان فتنه 88 بود، میگفتم آسوده خاطر باشید به وظیفهتان عمل کنید، محکم در صحنه باشید و پیرو ولایت باشید، بر این فتنهها آقا با پشتیبانی امام زمان غلبه میکند که غلبه کردند. اما اینکه آمدن این سید آغاز ظهور امام زمان علیهالسلام است یعنی چه؟ گاهی اوقات برخی میگویند که از این قبیل صحبتها زیاد شنیدیم، میگفتند که آقا ظهور میکند، ظهور نکرد. ظهور به معنای طلوع است یعنی چه؟ مراتبی دارد. مرتبه به مرتبه اینها خودشان را نشان میدهند و متجلی میشوند؛ هنوز سپیده دم است آن هم یک مرحله از طلوع و روز است. روز شده و آرام آرام خودش را نشان میدهد. آیا این درست است که بگوییم حوادثی مثل پیروزی انقلاب اسلامی، آمدن این چهره ملکوتی امام و بعد از آن آقا، این حوادث بسیار بزرگ بخشی از حوادث ظهور است؟ بله درست است. مثل این خورشیدی که خودش را بالا میکشد. اینها طلوع هستند. لذا من این توصیه را دارم که دوباره بروید وصیت نامه شهدا را بازخوانی کنید. شهدایی که دقایقی قبل از شهادتشان مطالبی را به رشته تحریر درآوردند که در زمانی که فاصله بین فرش و عرش را طی کرده بودند، در اتصال به ملکوت بودند اینهایی که نوشتند و امام فرمود 50 سال عبادت کردید تقبل الله یک نگاهی به وصیتنامه شهدا بکنید. بسیاری از اینها از حکومت جهانی و اتصال به حکومت جهانی امام زمان و اتصال انقلاب اسلانی به ظهورامام زمان نوشتند. آنها طلوع را خوب ترسیم کردند. آقای ریشهری می گفتند من یک محقق هستم و براساس روایات می گویم که ظهور امام زمان باید نزدیک باشد. بعد گفتند که در خواب امام راحل را دیدم و به ایشان گفتم برداشت من از روایت همین است امام در عالم خواب گریه کردند و گفتند که برداشت شما درست است.
خوب است حوادث ظهر و عصر 21 بهمن مرور شود، اسراری در آن قضیه است که چه شد امام فرمان شکست حکومت نظامی را دادند که بعداً بختیار در مصاحبه قبل از کشته شدنش گفت آیت الله خمینی 18 ساعت وقت را از ما گرفت والا همه چیز تمام شده بود که امام فرموده بودند دستور من نیست. این انقلاب، پشتوانه معنوی دارد. امام این انقلاب و برنامههای کلانش را از امام زمان می گرفت و در مقاطع حساس هیچوقت امام زمان این انقلاب را به حال خود نگذاشت و به طور مداوم و مکرر در ایام دفاع مقدس حوادثی که انقلاب را تهدید می کرد، ملت ما حضور امام زمان را احساس کردند حرارت وجودش را احساس کردند. کور باشد آن چشمی که ندیده و نبیند.
به عنوان سئوال آخر با توجه به آن پیش بینی که آن روحانی هم کرده بود که فتنه های متعددی اتفاق می افتد، یکسری سئوال پرسیده اند که ما باید چه کنیم، وظیفه ما در قبال امام زمان و در قبال این تحولات چیست و مهمترین وظیفه و مهم ترین کاری که باید انجام دهیم چیست که بتوانیم هم از فتنه ها سربلند بیرون بیاییم و هم به عنوان یک منتظر وظایف خود را انجام دهیم؟
روایات کثیری از نشانه های ظهور برشمرده شده است که در رأس آنها تقوا است و از بزرگترین شاخصههای تقوا، ولایتمداری است. ما باید در درون خودمان این نظام ولایت را نهادینه کنیم، امامت را نهادینه کنیم امام محور بشویم. نگاههای ما آنگونه باشد که امام می پسندند. قدمهای ما، قلمهای ما، دست ما، زبان ما به نحوی حرکت کند که امام می پسندد. اگر کسی در در درون منظومه امامت قرار گرفت که امام و امامت و رهنمودهای امام بر او محوریت پیدا کرد، در زمان ظهور هم توفیق پیدا می کند که گرد شمع ولایت بچرخد. آن آدمهایی که امام زمان صدایشان می زنند، چه کسانی هستند، کسانی هستند که قبلاً امام زمان را صدا می زنند. هر سلامی یک علیک دارد. هر که یاد ما کند یادش می کنیم، در شب تاریک امدادش می کنیم. این قانون است. از بزرگترین شاخصههای آخرالزمان تقوا مداری است. در زمانی که ایمان نگاه داشتن سخت است، مثل این است که شما ساقه یک شاخه درخت و گلی را که خارهای آن رو به بالا است، بخواهید با کف دست بکنید از بالا به پایین. یا مثل آتش در دست نگه داشتن، اینقدر سخت است. الآن با معصیت به اندازه یک کلید نگه داشتن فاصله نداریم. در این زمان مردان و زنانی ظهور میکنند که چشمان امام زمان را بر خودشان ناظر میدانند. آنگونه حرکت میکنند که امام میپسندد. اینها با تقوا راهشان را به امام زمان متصل میکنند. جوانهایی که خصوصاً سختی ترک گناه را تحمل میکنند، شاید متوجه نباشند قدم به قدم دارند به منبع نور و قداست و روحانیت نزدیک میشوند که همان اتصال به امام زمان است. در روایات داریم نشانههای دیگری ذکر شده است و لا تأخذه لومه لائم زنان و مردانی هستند که در راه خدا هرچه سرزنششان میکنند، آسیب نمیپذیرند، کالزبر الحدید فولاد آبدیده هستند. کسانی هستند که الآن در فضای رسانهآی که دشمن رقم زده است، تحت تأثیر قرار نمی گیرند و بله محکم تر میشوند. تقوا، ولایتمداری و تسلیم خواسته های دشمن نشدن از شاخصههای منتظر است.